داشتن یک رویکرد معاملاتی منظم

بازارها از اعضا زیادی ساخته شده اند که در هر لحظه در حال تجربه ی نوسانات احساساتشان هستند که این عامل حرکت بازار است. حتی بهترین معامله گران طعمه ی احساساتی مثل ترس و طمع می شوند. در بین معامله گران تازه وارد در هنگام بوجود آمدن حرکات ناگهانی یک گرایش شدید برای ورود به بازار وجود دارد تا بتوانند یک سود سریع بگیرند این رفتار بر اساس طمع  است آن هم بدون هیچ برنامه ی قبلی!

۷ روش یرای گسترش نظم

۱. یادداشت کنید

هر کاری که برایتان پیش می آید که باید انجام دهید را همان لحظه یادداشت کنید.

با یادداشت کردن آن را هیچ گاه از یاد نخواهید برد.

افراد منظم لیستی از کارهایی که باید انجام دهند را همیشه با خودشان دارند.

اصلا اگر کارهای خودشان را یادداشت نکنن دچار تنش درونی و تشویش می شوند.

۲. کارهایتان را به تعویق نیاندازید

هیچ گاه اجازه ندهید کارهایتان حتی چند دقیقه هم به تعویق بیافتند.

برای تمرین تبدیل شدن به شخصی منظم همان لحظه آن را انجام دهید و تا زمانی که تمامش نکرده اید دست از کار نکشید.

چیکار کنیم اگر خسته شدیم؟

خیلی از ماها به بهانه ی اینکه خسته شده ایم دست از کار می کشیم در صورتی که برای تبدیل شدن به شخصی منظم باید ادامه داد.

شما می توانید از تکنیک ۵ دقیقه استفاده کنید.

به خودتان بگویید ۵ دقیقه ادامه می دهم و بعد ولش می کنم و همینطور ادامه دهید.

شما مسلما بیشتر از ۵ دقیقه ادامه خواهید داد و حتما آن را تمام خواهید کرد.

لطفا کارها را نیمه کاره رها نکنید.

۳. برای کارهایتان زمان مشخص کنید

شاید تا بحال در ارتباط با برنامه ریزی زیاد شنیده و خوانده باشید.

ولی چیزی که در حال از اهمیت زیاد برخوردار است مسئله نحوی برنامه ریزی است.

توصیه می شود برای انجام کارهایتان اولویت بندی داشته باشید و به صورت هفتگی کارها را دسته بندی کنید.

اول کارهای بسیار مهمی که در طول هفته باید انجام بگیرد را مشخص کنید و برای آن هم زمان پایانی مشخص کنید.

پس از مشخص نمودن کارهای بسیار مهم به ترتیب سروقت کارهای مهم٬ کمی مهم و کمتر مهم بروید.

۴. خودمان را تشویق کنیم.

برای اینکه نظم بیشتری داشته باشیم نیاز به یک انگیزاننده داریم. به عنوان مثال:

اگر کارهای امروزم را به صورت تمام و کمال انجام دادم خودم را به یک بستنی یا هر خوردنی مورد علاقه دعوت می کنم.

ولی اگر انجام نگرفت باید خودم را تنبیه کنم و آن روز یا آن هفته خبری از آن غذای مورد علاقه نیست.

مثلا من تصمیم گرفته بودم که صبح ها زودتر از خواب بیدار شوم.

چون علاقه ی زیادی به صبحانه دارم خودم را دعوت به صبحانه در کافی شاپ می کردم.

ولی یک روز که دیر بیدار شدم خودم را از خواب کوتاه ظهر به عنوان تنبیه محروم کردم.

۵. جای خواصی داشته باشیم

یکی از معضلاتی که آدم های بی نظم دارند گم کردن وسایل و اشیا خودشان است.

مثلا کلید. شما با کلیدهایتان چیکار می کنید که گم نشوند؟

خیلی ساده است. برایشان یک جای مشخصی مثل آویز کلید مشخص کنید.

این مسئله باید تبدیل به عادت  شود. یعنی همین که به خانه یا محل کار رسیدم آن را ناخودآگاه سرجایش بگذاریم.

۶. برای مسایل ساده از قبل برنامه ریزی داشته باشید

اگر به ویدیوهای استیو جابز (بنیان گذار شرکت اپل) نگاه کنید متوجه می شوید که او حتی برای لباس پوشیدنش هم برنامه از قبل مشخص شده ای داشته است.

او همیشه با تی شرت مشکی و شلوار جین آبی در کنفرانس های اپل شرکت می کرد.

ما هم باید مشخص کنیم که برای چه مراسمی چه لباسی را بپوشیم و از قبل برایش برنامه بریزیم.

۷. واگذاری مسئولیت ها

اگر مسئولیت شغل و یا خانواده ای را بر عهده دارید٬ کارها را واگذار کنید.

خیلی از ماها فکر می کنیم که فقط خود ما هستیم که می توانیم کارها را به بهترین وجه انجام دهیم و به بقیه اعتماد نمی کنیم.

در صورتی که با واگذاری کارها به دیگران هم سر خودمان خلوت می شود هم می توانیم به کارهای مهم خودمان برسیم.

مفهوم ترس در معامله گر

از دست دادن پول با ترس همراه هست. ترس در صورت بیش از حد بزرگ بودن حجم معامله می تواند شما را در هم بشکند، مخصوصا اگر بدون برنامه این تصمیم را گرفته باشید. فقط در صورتی که یک برنامه معاملاتی همه جانبه و تعهد اجرای آن را داشته باشید، می توانید در هنگام متضرر شدن رفتار درست را داشته باشید.
تجربه به شما می آموزد که وقتی دچار افت حساب در محدوده ای که قبلا انتظار آن را داشته اید شدید، آرام بمانید. اگر استراتژی شما زمینه ۶۰ درصد برد دارد، پس باید با متضرر شدن تعجب نکنید. وقتی بازار بر خلاف پیش بینی حرکت می کند خوشحال نیستید، اما وقتی می بینید که تعداد معاملات ضرر کمتر از ۴۰ درصد است، پس با ضررهایتان راحت کنار می آیید و به سود بالقوه ای که در استراتژی نهفته است امیدوار می شوید. موضوعی که رسیدگی به آن خیلی سخت است، شرایطی است که در آن معامله گر ریسک های خارج از برنامه را متقبل می شود که می توانند اثرات منفی بر ذهن معامله گر داشته باشند.ترس،یک عکس العمل است به لحظه ای که خطر ضرر کردن را درک می کنید. همان طور که صحبت کردیم اگر ترس را با مدیریت ریسک همیشگی تنظیم کنید، قادر خواهید بود تصمیمات بهتری بگیرید و از ضرر کردن نمی هراسید. بیشتر معامله گران حرفه ای، ضررها را به صورت هزینه شغلشان در نظر می گیرند، آنهابا خود می گویند هی پسر این فقط یک هزینه است!
تکنیک دیگری که می توانید استفاده کنید این است که اگر سرمایه شخصی خودتان را معامله می کنید، تظاهر کنید برای یک شرکت کار می کنید و رییس شرکت معاملات را ارزیابی می کند. اگر بخواهید از معاملاتتان دفاع کنید، پس از موقعیت هایی که مناسب نیستند پرهیز می کنید.
دانستن این که حساب معاملاتی در طی بازه های زمانی دچار فراز و نشیب می شود، یک بخش از حرفه ی معامله گری است. همیشه فشارهایی در رابطه با این شغل وجود خواهد داشت و ضررهای متوالی باعث گسترش ترس این می شوند که استراتژیتان ناموفق است. بنابراین، هر چقدر بیشتر در مورد استراتژیتان بدانید، در پیروی از آن بهتر عمل می کنید مخصوصا در طول دوره هایی که با افت حساب مواجه می شوید.

چگونه ضررهای متوالی را مدیریت کنیم؟

یک دوره ضرر متوالی می تواند آزمونی باشد از نظم. بطور کلی، وقتی معامله گری را شروع می کنید، در نظر نمی گیرید که چه تعداد ضرر متوالی را می توانید بپذیرید. با اجتناب از این آمادگی، مشکلات زیادی خواهید داشت. بخشی از مدیریت ریسک این است که در نظر بگیرید در چه موقعیت هایی استراتژی شما ناکار آمد می شود و چگونه می خواهید به آن ها واکنش نشان دهید.

فکر کردن به اینکه شرایط چگونه پیش می رود باعث می شود که شما بصورت غریزی به یک واقعه عکس العمل نشان دهید.می توانید احساساتی که در طول دوره تجربه می کنید را مشخص کنید و بعد سعی کنید که از احساسات منفی که مانع روند فعالیت شماست عبور کنید. اگر استراتژیتان قابلیت برد ۷۰ درصد و باخت در ۳۰ درصد موقعیت ها دارد، باید انتظار وقوع خطا داشته باشید. اگر ۱۰ ترید اول را ببازید، باید به عقب برگردید و بررسی کنید که چرا استراتژی طبق انتظار کار نکرده است. اینجاست که حساب های مجازیبسیار کاربردی هستند. با یک حساب تمرینی سرمایه فرضی را معامله می کنید. اگر ابتدا استراتژی معاملاتی خود را روی یک حساب مجازی بیازمایید و موفق شوید اما در حساب واقعی این چنین نباشد،باید بررسی کنید چرا این اتفاق می افتد.این کاملا محتمل است که احساساتتان در حساب واقعی باعث تداخل در تصمیم گیری شده اند.
حساب های مجازی در این شغل بسیار رواج دارد.حساب های مجازی اجازه می دهند که استراتژیتان را بیازمایید و احساساتتان را شناسایی کنید بدون اینکه پولی از دست بدهید! درست است که در یک حساب مجازی همان احساسات یک حساب واقعی را تجربه نمی کنید،اما این راهکار می تواند شما را برای شرایط مختلف در بازار آماده کند.

از طرفی چون در حال پیروی از یک سیستم معاملاتی برای گرفتن روند ها هستید، احتمالا دفعات بیشتری می بازید،ک ه این یعنی وقتی برنده می شوید باید سود بیشتری جمع کنید و از استراتژی پیروی کنید تا بتوانید موفق باشید. این جایی است که طمع خوب است، شما تا جای ممکن از روند بهره برداری می کنید. مادامی که از یک پلن معاملاتی آزموده شده پیروی کنید صبور یا طمع کار بودن در موقعیت ها می تواند به سودتان تمام شود.

اهمیت نظم و قوانین معاملاتی

قوانین معاملاتی برای تمام سطوح معامله گران حیاتی است، اما بیشترین اهمیت را برای معامله گران تازه کار دارد. بیشتر معامله گران تازه کار زمین می خورند و هیچ وقت نمی فهمند که چگونه خود را بهبود دهند. با داشتن قوانین مشخص، می توانید به خودتان کمک کنید که با نوسانات احساسی روبرو شوید. در کل شما به یک ذهن متمرکز و مهارت های ذهنی بالایی نیاز دارید تا بتوانید موفق شوید.